وسواس توهین به مقدسات
وسواس توهین به مقدسات
برخی افراد وسواس توهین به مقدسات یا نسبت به خدا و یا مسائل دینی قرار می گیرند.
اینگونه افکار فشار زیادی رو به فرد وارد می کند.
از این جهت که فرد از طرفی بیش از حد به خدا، امام و آیین های دینی اش اهمیت می دهد.
از طرفی هم دقیقا افکاری به ذهنش خطور می کند دقیقا برخلاف اعتقاداتش است.
یعنی این افکار به صورت توهین های متفاوت می آید.
فرد احساس می کند چون فکر به ذهنش خطور کرده است.
پس حتما مرتکب گناهی بزرگ شده است.
آنچه قوانین دین در مورد وسواس بیان کرده است.
افرادی که کثیر الشک (سه بار شک کردن در نماز کثیرالشک محسوب می شود) در نماز هستند.
باید به شکیات خودشون اهمیت ندهند و به نمازشان ادامه بدهند. این افراد باید نماز رو بر اساس اخرین یادآوری خود به اتمام برسانند.
پس ببینید که خداوند چقدر برای انسان راحت گرفته است.
کلا قوانین را برای افرادی که دچار شک و تردید هستند متفاوت در نظر گرفته است تا انسان راحت باشد.
امیرالمومنین علی(ع) می فرمایند: بر تو باد ملازمت با يقين و دورى جستن از شکّ؛ زيرا براى دينِ انسان، چيزى نابود كننده تر از چيره آمدن شکّ بر يقين او نيست.
و در آیه 125 سوره توبه خداوند می فرماید: وَأَمَّا الَّذِینَ فِى قُلُوبِهِمْ مَّرَضٌ فَزَادَتْهُمْ رِجْساً إِلَى رِجْسِهِمْ وَ مَاتُواْ وَ هُمْ کَفِرُونَ
امام صادق (ع) فرمود: مراد از «رِجساً الى رِجسهم»، «شکّاً الى شکّهم»است.
و امّا آنان که در دلهایشان بیمارى است، پلیدى بر پلیدى آنان افزاید و در حال کفر بمیرند.
این به معنای آن است که تا زمانی که به دنبال تغییر نباشید. زندگی را به روال همیشه طی کنید امکانش هست که در حال کفر بمیرد.
پس لازم است فرد به دنبال تغییر وجودی خویش باشد تا به یقین برسد.
خداوند در آیات بسیاری
(وَ بِالأَخِرَةِ هُمْ یُوقِنون.) (بقره: 4)
(وَ فِى الأَرْضِ آیاتٌ لِلْمُوقِنینَ)(ذاریات: 20);
(فَهُم فِى رَیْبِهِمْ یَتَرَدَّدُون) (توبه: 45);
(بَلْ هُمْ فِى شَک یَلْعَبُون)(دخان: 9)
فرموده است:
یقین داشتن به من نشانه ایمان و است یعنی زمانی که فرد به خداوند یقین پیدا کند و دلش آرام شود.
این عمل است که بسیار ارزشمند است و خوشایند می باشد.
مگر غیر از این است که خداوند برای اینکه دل مومن آرام شود به او می گوید اگر کثیر الشک هستی.
شک شما درست نیست و باید به آن بی اعتنایی کنید. اینها همه برای این است که دل مومن آرام شود.
یک مشاوره صادقانه مهمان ما باشید
الان که تصمیم به درمان گرفته اید و سعی می کنید روزهایتان بهتر و بهتر شود با گذشته فرق کرده اید.
نگران نباشید همین که شما تصمیم به تغییر گرفته اید خودش یعنی توبه و بازگشت به سوی آنچه خداوند دستور داده.
چون شما تصمیم کرفته اید متفاوت فکر و عمل کنید.
ولی این تغییر مدت زمان زیادی طول می کشد تا کامل اتفاق بیفتد.
و در این مسیر شما همچنان بارها و بارها در شک خودتان گیر می افتید ولی به درمانگرتان اعتماد کنید.
راهی برای تغییر و یا درمان وسواس توهین به مقدسات
پس دقت کنید به حرفهای درمانگرتون و سعی کنید کاری که من بهتون میگم رو انجام بدید تا از این شک بیرون بیاید.
وقتی که شما از هر آنچه می ترسید و شک دارید به آن دامن می زنید و سعی نمی کنید به صحبت های درمانگرتون گوش بدید رفته رفته این شک و تردید رو بدتر کنید و وضعیت خودتون رو خرابتر می کنید.
پس خوب دقت کنید که من چی می گم: تا زمانی که از این فکرها می ترسید و به آن شک دارید هر روز بیشتر و بیشتر میشه.
پس اگر کفرتان هم به زبان آمد گناهی نیست اگر توی مغزت هی بهت گفت خدایی وجود نداره، نشینید خودتون رو متقاعد کنید که ببین خدا هست به این دلایل خدا هست.
افکاری که به فکر فرد خطور می کنه متفاوته:
گاهی فرد میگه خوب خدایی وجود داره یا نداره؟
من به خدا ایمانی دارم یا ندارم؟
برای چی تو که ایمانی نداری نماز می خوانی؟
ائمه واقعا انقدر خوب بودند؟
افکار متفاوت و آزار دهنده ای که در مورد ائمه در ذهنشان خطور می کنه.
این افکار باعث عذاب آنها می شود. و سریعا احساس گناه می کنند.
قدم اول در درمان
من خودم رو بشناسم
بدانم فردی هستم که اصولا شک دارم و افکار وسواسی در زندگیم بسیار زیاد است بخصوص در زمینه وسواس توهین به مقدسات
شناخت خود و پذیرش افکار خود قدم بزرگی در جهت درمان است.
این افکار حتی ممکن است به زبان هم آورده شده و بیان شود.
در این مواقع فرد می ترسد که نباید وسواس توهین به مقدسات به زبان آورده شود.
راه درمان
اصلا نترسید چون اگر ترسیدید وضعیت را بدتر می کنید.
بگویید خدایا من به تو پناه میارم کمکم کن.
حتی گفتن این حرف شاید حس شما رو بدتر کنه و سوالات بدتری سراغتان بیاید.
ولی کاملا نسبت به احساس و افکارش بی اهمیت باشید و خودتان را متقاعد نکنید.
بدترین زمان وقتی است که شما دلیل و برهان می آورید و می خواهید خودتان را متقاعد کنید.
پس به هیچ عنوان دلیل و برهان نیاورید.
حالا از کجا بفهمیم که واقعا این وسواس توهین به مقدسات است و واقعیت ندارد؟
برای اینکه وسواس توهین به مقدسات بوده یا نه فقط این عوامل کمک کننده است:
1- من بدانم فردی هستم که زیاد شک می کنه و وسواس داره: پذیرش این مسئله بسیار مهمه
2- من بدانم بیشتر وسواسم مربوط به وسواس توهین به مقدسات است و بارها از افراد متفاوت پرسیده ام
3- مهمتر از همه اینکه زمانی که این افکار سراغم می اید دچار تنش می شوم
راه مقابله با وسواس توهین به مقدسات
هر زمان که این افکار آمد نترسم و بدونم فقط فکری هست که می خواهد منو آزار بدهد
آروم باشم و بگم اره من ایمان ندارم.
هر فکری که ذهنتان را مشغول کرد اصلا دلیل نیاورید و همون فکر رو ده یا بیست یا سی بار پشت سر هم به زبان بیاورید.
حتی اون افکار را بنویسید
اصلا نترسید
در ابتدای امر بسیار سخت است و می ترسید اگر این حرف رو تکرار کنم به من تلقین نشه
ولی از این خبرها نیست نترسید و تکرارش کنید
بگم اره تو راست می گی خدایی وجود نداره خدایی نیست و حتی اگر فکرتون ناسزا گفت بگید اره تو راست میگی
بعضی افراد می پرسن چطوری از حجم زیاد این افکار بیام اخه انقدر این افکار فشار وارد می کنن که نمی تونم ولشون کنم.
باید بگم تنفس عمیق و ریلکس کردن و همراه با افکار شدن و بگی تو درست می گی
نخواید باهاش بجنگید چون شکست می خورید
اگر بخواید بجنگید و براش دلیل و منطق بیارید شکست می خورید
چرا شکست می خورید؟
چون فکرتون از راه های متفاوت آزارتون می ده
لطفا به این سوال جواب بدید؟
چرا تا به حال اینهمه دلیل و منطق برای افکارتان آورده اید نتوانسته شما رو از دست افکارتان رهایتان کند؟
پس حتما کارتان اشتباه بوده
تا زمانی که ما به شیوه گذشته فکر و عمل می کنیم همان نتیجه گذشته را می گیرم و نباید انتظار خاصی داشت.
زمانی زندگیمان متفاوت می شود که به دید دیگری به زندگی نگاه کنیم.
این مقالات را حتما بخوانید
جهت شرکت در دوره رایگان کلیک کنید
سوالات متداول
هر زمان متوجه شدید ذهنتان افکاری را به صورت متداول پردازش میکند و مدت زمانی از وقت و زمان شما را میگیرد و البته این افکار موجب عذاب شما می شود به عنوان وسواس تلقی میشود (مهمترین اصل در تشخیص وسواس وجود استرس و فشار و عذابی است که با آمدن افکار تحمل میکنیم و مدت زمانی که وقت و انرژی ما رو میگیرد).
در این نوع وسواس فرد مدام افکاری به ذهنش می رسد همچون ناسزا گفتن به خداوند و یا ائمه یا مدام احساس می کند باید ذکر بگوید یا نماز و روزه هاش را انجام نمیدهد و اگر انجام دهد در نیت کردن آن مشکل دارد و دچار شک می شود و از آمدن این افکار مدام احساس شرمندگی و عذاب وجدان و گناه دارد و سریعا اعمالی انجام میدهد تا این افکار نیایند.
وسواس انواع و اقسام زیادی دارد و به اندازه موهای سرمان مدل وسواسی داریم شاید نشانه وسواس شما متفاوت با بیانیه های ما باشد ولی مهمترین اصل در وجود وسواس همان استرس و فشار و عذابی است که وارد می شود و زمان زیادی از ما رو می گیرد.
زمانی که من به تغذیه خود دقت نکنم دچار مشکلاتی در جسم خود می شوم و هر زمان در روح خود دقت و توجه نکنیم دچار مشکلاتی در افکارمان می شویم و دچار بیماری هایی می شویم که یک نوع از بیماری های روحی وسواس است.
بله البته، وسواس مدام شکل و شمایل عوض میکند اگر به گذشته خود دقت کنید متوجه تغییر وسواس های خود می شوید.
یکی از بهترین راه های درمان وسواس توهین به مقدسات آن است که افکارتان را دسته بندی کنید یعنی یک صفحه بردارید و به دو قسمت تقسیم کنید در یک سمت بنویسید افکار وسواسی من و در سمت دیگر بنویسید افکار عادی من
افکار وسواسی من | افکار عادی من |
من درست نیت کردم و نیت نماز من درسته | به راحتی و بدون فکر رانندگی میکنم |
هر زمان کاری انجام میدهم مدام باید ذکر بگویم و اگر کسی وسط ذکر من آمد کلا باید از نو ذکر بگویم. | با بچم براحتی بازی میکنم |
مدام احساس میکنید که گناه میکنید | تصمیم میگیرم که با دوستم تماس بگیرم |
مدام احساس عذاب وجدان دارید |
|
به خداوند و ائمه ناسزا میگویم |
|
زمانی که همانند این افکار می آیند شما مدام اعمالی انجام میدهید تا این افکار را کنترل و سرکوب کنید پس هر عملی که همراه با استرس، اضطراب و فشار روحی و متداول باشد به عنوان افکار وسواسی در نظر گرفته میشود ولی هر عملی که به راحتی انجام شود و فکرمان بدون فشار و استرس باشد فکر عادی است سپس شروع کنیم به درمان وسواس خود.
درمان وسواس یک پروسه زمانبر است همانطور که وسواس یک شبه نیامده است درمان وسواس هم یک شبه صورت نمیگیرد من همیشه می گویم همانطور که برای بدنسازی می بایست باشگاه برویم و هر روز روی بدنمان کار کنیم برای وسواس نیز باید به باشگاه روحی برویم و هر روز روی خودمان کار کنیم در این باشگاه روحی می بایست روی شخصیت و وجود خودمان کار کنیم تا ببینیم چه زمان هایی وسواس به سراغمان می آید و در طی پروسه دوره درمانی افکار من به خوبی از عهده این وسواس بر می آیید و می توانید کنترل و سپس وسواس را از بین ببرید.
42 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
سلام، این خطورات ذهنی، القای شیطان هست تا هر زمانیکه قراره یاد خدا یا مقدسات بیفتید با این خطورات عذاب وجدان و احساس گناه و پشیمانی بهتون دست بده و کمکم برای فرار از این عذاب وجدانها دست از نماز و ذکر و یاد مقدسات بردارید (تا به خیال خودتون بهشون توهین نکرده باشید!)
برای درمانش کافیه این نکته رو بدونید که شما در برابر این تفکراتِ غیرارادی نهتنها مسئول نیستید بلکه گناهی هم برگردن شما نیست (پس اون حس عذاب وجدان و احساس گناه، پوچ و بیخوده). اصلا همین که شما نسبت به این تفکرات احساس بدی دارید معناش اینه که دلتون با این تفکرات همراه نیست و اون تفکرات بهصورت غیرارادیه!
یادتون نره از اونجایی که خداوند علیم بذاتالصدور هست بنابراین میدونه که شما در دلتون نسبت به این قضایا ناراحتید و این تفکرات مال شما نیست بنابراین جای ناراحتی و نگرانی نداره!
هر زمان که این فکرها اومدن تو سرتون با حالت کنایه و از روی مسخرگی خطاب به این فکرها بگید: «آره.حق با توئه» یا «آره. تو راست میگی!» و بعد به ادامهی یاد خدا یا ذکر یا هرچیز دیگهای که در حال انجامش بودید بپردازید و میبینید کمکم این تفکرات کمرنگ میشن.
در ادامه فتوای مراجع رو در این زمینه قرار میدم:
سوال :
آیا کسی که در حدیث نفس خداوند و رسول و دینش را دشنام دهد، کار حرامی کرده و مورد بازخواست قرار میگیرد؟
پاسخ:
حضرت آیتالله العظمی خامنهای (مد ظله العالی):
اگر فقط خطورات غیر اختیاری ذهنی باشد اشکالی ندارد .
حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی (مد ظله العالی):
چنین افکاری که به صورت غیر ارادی به ذهن خطور میکند حرام نیست و نباید نسبت به چنین خطوراتی حساس شد.
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی):
حدیث نفس غیر اختیاری حکمی ندارد و در این گونه موارد خوب است از ذکر لا حول و لا قوة الّا بالله استفاده شود.
سلام
وقتی که میخوام درس بخونم تو ذهنم یکی میاد به کل ائمه و پیامبر و خدا و قرآن فحش و ناسزا میگه منم نمیتونم جلوشو بگیرم،اونقدر میگه که درس رو میندازم زمین اعصاب خورد میشه احساس گناه میکنم و…. . من چگونه از شر این خلاص شم؟ کلا فعالیت های روزانه ام رو چند روزی است که کلا مختل کرده و منی که باید ۷ ساعت درس میخوندم کلا ۳ ساعت و یا ۴ ساعت میخونم اونم به صورت کم بازده.
لطفا کمک کنید. آیا هنگامی که اوند فحش بده،بذارم بده؟
کمکم کنید
سلام
وقتی که میخوام درس بخونم تو ذهنم یکی میاد به کل ائمه و پیامبر و خدا و قرآن فحش و ناسزا میگه منم نمیتونم جلوشو بگیرم،اونقدر میگه که درس رو میندازم زمین اعصاب خورد میشه احساس گناه میکنم و…. . من چگونه از شر این خلاص شم؟ کلا فعالیت های روزانه ام رو چند روزی است که کلا مختل کرده و منی که باید ۷ ساعت درس میخوندم کلا ۳ ساعت و یا ۴ ساعت میخونم اونم به صورت کم بازده.
لطفا کمک کنید. آیا هنگامی که اوند فحش بده،بذارم بده؟
نه عزیزم اینم یک نوع وسواس هست ببینید هر نوع فکری وارد ذهنمون بشه و ما رو اذیت کنه وسواس هست شما هم دچار وسواس فکری هستید و اگر روی خودتون کار کنید دقیق متوجه میشید چه زمان هایی وسواس فکریتون میاد بالا، عزیز حتما دوره افکار من رو تهییه کنید من بی نهایت روی دوره افکار من تمرکز دارم چون از پایه بهتون یاد میده چه کاری انجام بدید و خودتون روی افکارتون کار کنید و بدون دارو میتونید وسواستون رو درمان کنید ولی بدونید این روش مثل باشگاه بدنسازی هست زمانبر هست ولی عالی جواب میده
لطفا جواب بدین
سلام خسته نباشید من هی تو ذعنم فکر منفی میکنم میگم خدا به من گفته تو نمیتونی به هدفت برسم خدا از من گرفته هدفمو هرکاری کنم نمیشی ازین فکر های مسخره ایا خدا همیچین. چیزی میگه که تو نمیتونی به هدفت رویات برسی مثلا میگم خدا به اینو اومد گفت اعصایم خورد شده دیگ
سلام خسته نباشید من هی تو ذعنم فکر منفی میکنم میگم خدا به من گفته تو نمیتونی به هدفت برسم خدا از من گرفته هدفمو هرکاری کنم نمیشی ازین فکر های مسخره ایا خدا همیچین. چیزی میگه که تو نمیتونی به هدفت رویات برسی مثلا میگم خدا به اینو اومد گفت اعصایم خورد شده دیگ
سلام درباره بحث اعتقاد میتونید. برنامه زندگی پس از زندگی رو ببینید. یا آیاتی از قرآن که میگه اگر راست میگویید ۱ سوره مانند آن بیاورید. یا هم مراحل رشد جنین رو کامل توضیح داده. یا هم تویه ایه گفته مرگ را از خود برانید اگر راست میگویید. یا خورشید و ماه هر یک در مداری شناورند. دیگه هیچ وسوسه ای توان تکذیب نداره. و این سوال که خدارو کی آفریده خدا مربوط به زمان یا مکان نمیشه و زمان و مکان خلق خودشن. دیگه جایی برای شک نمیمونه و راحت میشید
سلام دوستان من این سوال رو از مراجع پرسیدم و حکم عمل بی اختیار رو برای ما داره نکران گناه نباشید
با سلام
امید وارم این مقاله بتونه کمکم کنه منم هی در ذهنم توهین های زشت نسبت به ائمه و پیامبر میاد و هی با خودم میگم شاید فردا از ذهنم بره و دیگر در ذهنم نیاد اما باز جواب نمیده
سلام وقتتون بخیر ،واقعا از مطالبتون ممنونم اجرتون با خدا
این مطالب دقیقا منو توصیف میکرد ،با وجود اینکه نمازم رو میخونم ،حجاب رو دارم همیشه با تمام وجود تلاشم رو میکنم بنده خوبی باشم نمیدونم چرا اینجوری میشه که حتی بعد از نمازی که با خلوص نیت و عشق علاقه میخونم این مطالب به ذهنم میاد که کاملا با من در تضاده
چون فکر میکردم خداوند اونارو کفر در نظر میگیره روز هاست در عذابم الان هم چندین ساعته اونقدر گریه کردم که کلا زیر چشمم سفید شده
خیلی ممنونم که قوت قلب دادید و آرومم کردید
منم دچاروسواس فکری ام به امامان توهین میکنم امادست خودم نیست وخیلی ناراحتم الان جوری شده که میگم امیدی به من نیس جام وسط جهنمه خیلی ازخودم ناامیدم اولا فقط توهین بودالان جزاون شک به دینوخداهم بهش اضافه شده رفته رفته بدتر وپیچیده تر….اخه این چه دردیه خدا😭😭دارم دیوونه میشم دیگه😔😭
اما وقتی این افکار رو تکرار کنیم یا بنویسیم، دیگه فقط یک فکر نیست که ما در اون تقصیری نداشته باشیم. اونوقت وارد حیطه عمل میشه و دیگه واقعا گناهی میشه که مرتکبش شدیم و به همین دلیل، روز به روز حال ما رو بدتر می کنه
به نظر میاد راهکاری که ارائه دادید، کمک زیادی به درمان این نوع وسواس نکنه و حتی اون رو بدتر کنه. در روایتی چنین آمده که شخصی به حضور پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و اله و سلّم می آید و می گوید که هنگام نماز توهین های بسیار زشتی نسبت به خدا در ذهن من می آید، که بسیار ناراحتم می کند، چکار کنم پیامبر می فرماید: حساسیتی نسبت به آمد و رفت این افکار نشان نده و خودت را بخاطر آنها سرزنش نکن زیرا این افکار را شیطان در دل تو خطور می دهد تا ذهن تو را به آنها مشغول سازد تا از یاد خدا باز بمانی و لذا اینگونه افکار در حقیقت متعلق به شیطان است نه متعلق به تو . پس باکی از آن نداشته باش.
سلام دوست عزیز این افکار فقط یک نوع وسواس هست که باید نسبت به آن بی اهمیت شد.
ولی اگر میبینید نمی توانید نسبت به آن بی تفاوت باشید و یا مدل افکار وسواسیتان شکل و رنگ عوض کرده و از نوعی وسواس به نوع دیگر رفته است حتما حتما باید درمانتان را شروع کنید زیرا که با بالا رفتن سن وسواس هم بیشتر می شود و یا تبدیل به افسردگی و .. می شود.
سلام، خسته نباشید
من هم خیلی افکار زشت در ذهنم به خدا و پیامبر و قرآن میاد نعوذبالله
خیلی عذاب میکشم حالم هم خیلی بده
من خیلی آدم مذهبی هستم ولی نمیدونم این افکار چگونه اومد
دلم میخواد شیطان را خفه کنم
توی نماز هم همینطوری افکار میاد تو ذهنم
خودم هم نمیدونم واقعا با اینکه آدم خیلی مذهبی هستم
سلام عزیزم باید تلاش کنید بیشتر در زندگی مسئولیت پذیر باشید ما انسان های وسواسی بی نهایت مسئولیت گریز هستیم و برنامه های زندگیمون رو باید خودمان حل کنیم از کارهای ساده خانه چون ظرف شستن، تمیز کردن منزل، گل کاری و باغبانی تا کارهای پبشرفته چون تربیت فرزندان، مشاغل …..
انشالله این سایت وسواس بتونه به شما عزیزان کمک کنه و هر چه بیشتر پیشرفت کنید ما هم بهتر میتونیم قدم به قدم شما رو جلوتر ببریم و درمان های اساسی تری رو بیان کنیم.
عزیزم وسواس جنبه اکتسابی زیادی داره یعنی در واقع ما بیشتر رفتارهامون رو از خانواده یاد میگیریم وسواس هم به همین صورت یاد گرفتیم و آموزش دیدیم و مشکلاتمان را با وسواسگری حل میکنیم یعنی به جای آنکه مشکل زندگیمون رو حل کنیم عمل وسواسی یا فکر وسواسی که من میگم وسواسگری را انجام میدیم
پس راهکاری که بیان میشود برای تمام وسواس هاست چه وسواس ارثی باشد چه مقطعی.
باید یادبگیرید راه حل مشکلات زندگی این نیست که کفر بگیم بلکه باید تلاش کنیم بیشتر با خدا عشق بازی کنیم ، همه ما انسانها زمانی که با مشکلاتی روبرو میشویم و طبق خواسته ما پیش نمیرود احساس میکنیم خدامقصر است در حالی که تمام زوایای زندگی ما حکمتی دارد و برای رشد و نمو ما هست باید یادبگیریم دیدگاهمون به زندگی را تغییر بدیم.
سلام گلم، باید سعی کنید با افکارتون دوست بشید و از افکارتون نترسید همانطور که قلب به شیوه خاصی کار میکنه و پذیرفتیم که کارکرد قلب به این شکل است باید بپذیریم که افکارمون نیز به این شیوه کار میکنند و تمام سعی و تلاشمون در جهت تغییر افکار نباشد بلکه سعی کنیم افکارمون رو بپذیریم و با آمدن افکار دچار استرس و اضطراب نشیم بلکه همچون دوست باهم رفتار کنیم
با سلام و وقت به خیر
ضمن تشکر از سایت خوبتون نظرات کاربران رو میخوندم بعضی از عزیزان گفتن که حل وسواس ساده هست و با بی اهمیتی و قوی شدن تو جنبه های مختلف شخصیتی میشه به اون غلبه کرد.
میخواستم بپرسم این راه حل برای وسواس های ارثی و خانوادگی هم همین طور هست یا بیشتر در مورد کسانی که یه مقطعی دچار وسواس میشن صادق هست؟
سلام من چند وقتی هست که دچار این مشکل شدم وبدون اینکه دست خودم باشه کفر میگم و به خدا حرف میزنم ولی خیلی ناراحتم ازاین موضوع دست خودم نیست توروخدا کمکم کنید
سلام
منم حتی متاسفانه حتی وقتی گاهی میخوام راه برممیگه ک خدایی نکرده خدارو زیر پام له کردم
سلام
ممنونم به خاطر راهنمایی هاتون
من خودم یه زمان وسواس خیلی شدیدی داشت طوری که گریه میکردم و میگفتم خسته شدم چرا باید به این چیزا فکر کنم ولی خداروشکر الان کم تر شده
هر چقدرم تو اینترنت گشتم نتونستم چیزی پیدا کنم که سایت شما رو دیدم
عزیزم این فکرها فقط نوعی فکر بودن که در اثر فشار بر شما وارد شدن و هیچگونه گناهی نداره و نیازی نیست خودتون رو درگیر کنید و مدام بهش فکر کنید فقط تلاش کنید از داشته هاتون شکرگزاری کنید و برای خودتون و ایندتون تلاش کنید و برنامه داشته باشید و شکرگزاری تون رو بیشتر و بیشتر کنید.
سلام علیکم وقت شما بخیر من مدتی شش ماه شاید هم کمتر میشه که متأسفانه حرفهای کفرآمیز وشرک آمیز نعوذ بالله نسبت به خدا در ذهنم رسیده یا که در دلم زدم خودمنم نمیدونم ماجرا از آنجا شروع شد که متأسفانه چهار ماه پنج ماه بیکار بودم در خونه تنها بودم افسردگی گرفتم رفتم پیش سعید الان حالم بهتر شده الان که به خودم آمدم میدونم خیلی اشتباه کردم الان گریه میکنم نماز میخوانم نمیشه لطفاً راهنمایی کنید خیلی پریشان هستم آیا خدا منو مواخده نمیکنه
سلام.مهم ترین چیز تو این موضوع احساس گناه و رنج و عذابه.چرا چون شما انسان باورمندی هستین و کاری که میکنه میخواد شما رو در مقابل باورهاتون و چیزهایی که براتون مقدس و مورد احترام هستن بزاره تا شما احساس گناه شدید و استرس و عذاب زیادی کنید.
من خودم درگیر این موضوع شدم
نکته اینجاست این نوع وسواس فرق داره چون با اعتقاد و باور گره خورده و به اون حمله میکنه و پیچیده تره.ببینید از نظر دین و شرع ملاک انجام عمل خیر یا شر اختیار توست.وقتی تو از اینکه این افکار میاد تو ذهن عذاب میکشی و ناراضیی و نمیخوای اینگونه افکار بیاد تو ذهنت یعنی وجدانت بیداره و خیییلی فرق داره با زمانی که از روی علاقه و بدون هیچ گونه اکراه این حرفارو بزنی و هیچ حس بد و عذاب وجدان هم نداشته باشی.من خیلی درگیر این موضوع بودم چرا من باید فکری داشته باشم که نمیخوامش و دارم از بودنش تو مغزم اذیت میشم و با اینکه داره ازم اینهمه انرژی میگیره و استرس میده بازم تکرار میشه.خیلی خیلی مهمه که به این توجه داشته باشین که این گناه نیست. من یه حدیثی دیدم تو یکی از سایت های اسلامی عجیبه.اصلا در مورد همین موضوعه .یعنی این زمان خود پیامبر هم بوده
طرف به خود پیامبر مراجعه کرده برا این مشکلش که عین حدیثو پایین گذاشتم:
«وقتي شخصي به حضور پيامبر گرامي اسلام (ص) مي آيد و مي گويد كه هنگام نماز توهين هاي بسيار زشتي نسبت به خدا در ذهن من مي آيد، كه بسيار ناراحتم مي كند، چكار كنم پيامبر مي فرمايد: حساسيتي نسبت به آمد و رفت اين افكار نشان نده و خودت را بخاطر آنها سرزنش نكن زيرا اين افكار را شيطان در دل تو خطور مي دهد تا ذهن تو را به آنها مشغول سازد تا از ياد خدا باز بماني و لذا اينگونه افكار در حقيقت متعلق به شيطان است نه متعلق به تو. پس باكي از آن نداشته باش.»میبینید اینا زمان پیغمبر هم وجود داشته تا الان پس اصلا احساس گناه نکنید و بهش اهمیت ندید البته تلاش کنین خودتون یا بهتره با کمک متخصصان عزیز وضعیتتونو بهتر کنید.ممنون از همه.در پناه خدا
عزیزم گناهی نکردید و نیازی به عذاب وجدان نیست فقط باید بدونید اینها افکار شما هستن و واقعی نیستن فقط فقط افکاری هستن که تولید شده ذهن شما هستن و در واقع شما این افکار را بال و پر میدید و احساستون رو درگیر میکنه
تمرین مهار اسب رو انجام بدید بی نهایت کمکتون میکنه:
هر زمان این افکار امدن به خودتون بگید این فقط فکر من هستش و ببینید چه احساسی در وجودتون رو درگیر میکنه پس میگید این فکر منه و این احساس من رو درگیر کرده حالا فقط تلاش کنید مهار اسب رو بکشید یعنی ذهنتون رو اروم کنید.
نه سرچ کنید نه از کسی بپپرسید نه عذاب وجدان هیچی هیچی
بچه ها برای همه نوع وسواسی این تمرین معجزه میکنه
این فکر منه ……. این احساس منه ……… حالا تلاش میکنم خودم رو آروم کنم و ذهنم رو به آرامش دعوت کنم چند نفس عمیق بکشید و مغز و سرتون رو آروم کنید زیاد این تمرین رو انجام بدید کمکتون میکنه
عزیزم زمانی که دچار وسواس توهین به مقدسات هستید یا هر نوع وسواسی ببینید دوستان وسواس به شکل و شمایل متفاوتی وجود داره یعنی میتونم بگم به اندازه موهای سرمون مدل متفاوتی از وسواس وجود داره و وقتی درگیر وسواس فکری یا وسواس عملی میشید باید تلاش کنید که افکارتون رو کنترل کنید و بررسی کنید چه زمان هایی و یا چه شرایطی وسواسگری شما بیشتر میشود و این زمان و شرایط را بررسی و حل کنید دقیقا این شرایط و زمان ها بیان گر نقاط ضعف شما هستند که اگر این نقاط ضعف رو حل کنید بی نهایت به خودتون کمک کردید در واقع باید تلاش کنید در زنجیره افکارتون گیر نکنید انشالله بتونم یک مبحث عالی براتون قرار میدم. حتما در دوره درمانی وسواس ما شرکت کنید بی نهایت کمکتون میکنیم چون دارو و قرص و مواجهه نداریم باعث شده درمان ما بدون بازگشت باشه
سلام من یه جوون ۲۲ ساله هستم که متاسفانه دچار این بیماری روحی وسواس فکری اعتقادی شدم من کلا آدم مذهبی هستم و خیلی به خدا وایاتش ایمان داشتم اما از زمانی که بخاطر کنکور تو خونه گوشه گیر شدم واین گوشه گیری باعث شد یه سری افکار شیطانی به ذهنم خطور کنه و به خدا ویکتاییش شک کردم وحالم بسیار خراب شد ودچار یک اضطراب شدید شدم به قران وخلاصه به همه چی شک کردم الان دوسال ازاون موقع گذشته ولی هنوز با این بیماری درگیرم واز لحاظ جسمی وروحی داغون شدم نمی دونم باید چکار کنم تا از این بیماری نجات پیدا کنم لطفا کمکم کنید
سلام
من درگیر این مشکل هسم
خواهش میکنم کمکم کنید و بگین کگناه نکردم
عذاب وجدان گرفتم چن بار ناخواسته اصلا انگار دس خودم نبوده ب زبون اوردم
ایا گناهی کردم خواهش میکنم جواب بدید
دقیقا درسته و وسواس بدترین مسئله اش اینه که روز به روز بدون اینکه متوجه بشید شدیدتر و بدتر میشه و خدا نکنه این وسط یه اتفاقی بیفته دیگه همه چی خراب میشه. درمان هزینه کمتری برای شما داره شماره تماستون رو بفرمایین یا با شماره 09139672342 تماس بگیرید و داخل دوره اسمتون رو رزرو کنید.
سلام عزیزم به شماره 09139672342 پیام بدید این دوره سالی دوبار برگزار میشه که بفرمایید اسمتون رو داخل لیست بنویسن .
منم توی همه کارهام نماز و وضو و غسل وسواس دارم توی همهههههه چیز حتی احساس میکنم زشترین آدمم شوخی هارو جدی میگیرم خستههههههه شدم دیگه ،،، توهین هم به امامان و پیامبران میکنم و هرکسی ارزش معنوی داشته باشه و انگار از همه بدم میاد بعدم احساس گناه میکنم خیییییلی مخصوصا بعد از توهین به معصومین و ائمه ،، همش فکرای بد شکنجه کودکان ، گریه ، اصلا نهایت چیزای بد میاد توی ذهنم کمممممکم کنیییید
من میخام دورتون شرکت کنم
سلام خدمت شما دوست عزیز
همین که ما امید نشدید خیلی در درمان شما تاثیرگذار می باشد.ولی توانایی اراده و تصمیم گیری در وجود شما ضعیف هستش.کهاگه دوست دارید میتونید در دوره درمانی ما که در دی ماه شروع می شود ثبت نام فرمایید.(حتما نتیجه درمان دیگر عزیزان را هم مشاهده بفرمایید)
سلام عزیزم یکی از پون های مثبت شما اینه که ناامید نشدید ولی در قسمت اراده و تصمیم گیری خیلی مشکل دارید. در این سی سال برای چه تصمیم به درمان نگرفته اید؟
باسلام.من هم بیش ازسی ساله که درگیرم.زندگیمونابود کرده واقعامستاصل شدم.ازدست خودم وزندگیم خسته ام.دیگه هرروز ازخدامرگ میخوام.ولی از رحمت خداهیچوقت ناامیدنستم
در جواب دوست عزیزی که فرمودن وسواس ساده هست دقیقا درسته درد در خود ما و درمان در خود ماست و خودمان باید مشکل وسواس را حل کنیم نه با قرص و دارو بلکه هر چه بیشتر مشکلات وجودیمان و کمبودها از جمله عزت نفس، اعتماد به نفس، مهارت حل مسئله، مسئولیت پذیری، نترسیدن از اشتباه کردن، دست برداشتن از کمال گرایی و … را انجام بدیم بی نهایت تغییر میکنیم
سلام لیلا جان، عزیزم این افکار فقط یک نوع فکر هستن که به ذهن شما خطور می کنن تا احساسات شما را خراب کنن در حالی که تمام اعمال و نماز و غسل های شما کامل و درست هستن. به علت مشکلات شخصیتی که داریم این افکار به ذهن ما هجوم میارن میتونید دوره افکار من رو شرکت کنید تا به شما کمک کنه و به سلامتی کامل برسید.
سلام من خودم دچار وسواس فکری شده بودم شدید ولی حلش کردم خدارو شکر و از بس سااادس حل این موضوع بخاطر همین کلید حل این موضوع رو پیدا نمیکنه آدم . مثل وقتی آدم مثلاً عینکش روی سرشه و دنبال عینکش میگرده یا سوییچش تو جیبشه دنبالش میگرده میخوام بگم باوا حل این موضوع تو دست خودته اونم اینه تا فکر اومد سراغت بهش بدون اضطراب بگو باشه تو خوبی باشه باشه باشه همین فقط تغذیش نکن با در اختیار گذاشتن فکر خودت همین . دور تسلسل نزن روی خط دایره ای یه فکر مسخره ، سرزنش نکن خودتو یه مدت برای این افکار خود مغز و فکر و خیالت خودشو مرتب میکنه تغذیه افکار وسواسی یکیش رد نشدن ازشه ازش رد شو دومین تغذیه اضطراب گرفتنه توی اون زمان تا اومد اول رد بشی هم تمومه تو ۱۰۰درصد کار رو انجام دادی ولی اگر اضطراب میگیری مثل من که میگرفتم و استرس و ترس که نکنه دارم دیونه میشم نکنه من نرمال نیستم اینا رو بریز دور برای همه پیش میاد فقط بقیه راحت رد میشن ما میخوایم بشوریم بذاریم کنار یا مثل پارچه چروک اتو بکشیم یا هرچی باید ولش کرد اصن مهم نیس تو همه چیت خوبه و طبیعی و در آخر سوره ناس رو با معنی بخونید افرادی که وسواسی میشن مثل افرادی که استعداد چاقی دارن باید در کل و بدون توجه و تمرکز مراقبت کنن از اینکه درگیر نشن همین. از سادگی زیاد پیچیده دیده میشه اصلا حرف زدن زیاد راجع بش هم بها دادن به یه چیز مسخرس
سلام من دختر ببست ساله هستم و چند سال است که دچار وسواس شدم وروز به روز بدتر هم میشه وهمچنان چند مدت میشود که دچار وسواس توهين آميز به خدا و امامان شدم بسیار رنج میبرم لطفا راهنمایی ام کنید .
سوال ام اینه که آیا در وقت غسل وضو ویا نماز این همه وسواس فکری که دارم ، همیشه مانع سریع غسل یا وضو یا نمازم میشه که بسیار طول میکشد، آیا میشود اینهمه اعمال قبول میشود یعنی غسل وضو یا نمازم را با همون فکرهای توهين آميز بخانوم؟ لطفا راهنمایی ام کنید خیلی رنج میبرم زندگیم را نابود کرده اینهمه فکرهای توهين آميز.