درمان وابستگی
درمان وابستگی
توضیحاتی در مورد وابستگی و درمان وابستگی تا حدودی به ربان کاملا ساده بیان شده است.
وابستگی به دیگران موضوعی است که طبیعتا وجود دارد و خداوند ما انسان ها را موجودی کاملا وابسته خلق نموده است. جالب اینجاست بدونید انسان بیشتر از هر موجود دیگر در دنیا وابسته است و تمام فعالیت های انسان در گرو وابسته بودن به افراد دیگر حل و فصل می شود. مثلا اگر یک انسان به تنهایی در جایی زندگی کند که هیچ موجود دیگری نباشد بیشتر از چند هفته دوام نمی آورد و میمیرد. پس انسان بسیار وابسته است و نیاز به انسان های دیگر و حتی به گیاهان و حیوانات نیاز مبرم دارد و بدون آنها نمی تواند به زندگیش ادامه دهد.
در عین این همه وابستگی ما باید یاد بگیریم مستقل زندگی کنیم، حالا این سوال مطرح می شود، چطور می توان مستقل زندگی کرد؟
با توجه به اینکه انسان موجودی کاملا منحصر به فرد است و حتی دو خواهر یا برادر مثل هم نیستند و تمام روحیاتشان با هم متفاوت است، پس درجه استقلال و وابستگی هم در هر فردی متفاوت است، و ما یک تعریف می توانیم ازوابستگی سالم و ناسالم داشته باشیم. در این مبحث وابستگی سالم و ناسالم را توضیح داده و در ادامه درمان کوتاهی برای از کاهش میزان وابستگی ناسالم ارائه می شود.
وابستگی سالم، احساس محبت، دوست داشتن نسبت به فرد دیگر است که با دور شدن از او و یا حتی از دست دادنش، حس دلتنگی و ناراحتی در ما ایجاد می شود، این احساس بسته به میزان شدت وابستگی و علاقه ما اینکه چه شخصی را از دست داده باشیم متفاوت است، اگر آن شخص نزدیکترین و محبوبترین فرد در زندگی ما باشد ممکن است چند روزی حتی به دلیل نبود فرد و از دست دادنش گریه و زاری کند و این کاملا طبیعی است.
ولی وابستگی ناسالم، وابستگی است که با وجود آنکه فرد مدتهاست شخصی یا حیوانی و یا حتی شی را از دست داده ولی هنوز همچنان در فکر آن است و همچنان به آن خیلی فکر می کند، و نمی تواند دست از آن بکشد احساس می کند جزیی از وجودش را از دست داده، احساس می کند زندگی بدون آن چقدر سخت است، و یک حس پوچی بدون آن دارد.
دلیل وابستگی ناسالم
فردی که وابستگی ناسالم دارد، در درون خودش دچار مشکل است و فردی است که از عزت نفس و اعتماد به تفس خوبی برخوردار نیست و وجود خودش را در گروه آن فرد، یا شی می بیند.
درمان وابستگی چگونه است؟
فردی که وابسته است این ویژگی ها را ندارد:
اعتماد به نفس ندارد
عزت نفس ندارد
خودش را دوست ندارد
حتی خودش را اصلا قبول ندارد
هیچ ویژگی مثبتی در درون خودش نمی بیند.
خیلی بدبین و کوته بین نسبت به خودش است.
و از طرفی کوچکترین ویژگی مثبت دیگران رو می بیند و اونها رو برای خودش خیلی بزرگ می کنه.
اصولا از خودش بدش می آید و تو سری خور شده، دائما خود را شماتت می کند. و بدترین رفتارها را با خودش دارد.
به همین دلایلی که گفته شد، فرد عادتش شده آویزون کسی باشه، به کسی یا چیزی وابسته بشه تا این خلا رو تامین کنه، و خودش را بدین وسیله بالا ببره.
حتی ممکنه فرد به یک جسم یا شیی وابسته باشه، اینجا شاید فرد بپرسد من چطور با یک جسم می تونم کمبودهای خودم رو جبران کنم این که یک جسم بیشتر نیست. در این مورد باید گفت این شی (مثلا خیلی افراد هنوز عروسک دارن و نمی تونن از خودشون دورش کنن) همدرد و همزبون تو شده و تمام احساسات فرد روی این جسم تخلیه شده و احساس آرامش را از این جسم می گیرد، پس هنوز احساس نیاز به آن می کند.
باید چه کنم از این احساس وابستگی رها شوم:
خودت رو محکم بگیر شاد و قبراق و سعی کن به خودت امید بدی. فکر می کنی اونی که تو زندگیش موفق شده چیش از تو کمتره؟
اون با تو هیچ فرقی نداره اون فقط هزاران بار زمین خورده باز شروع کرده ولی تو یکبار که زمین می خوری دیگه نتونستی بلند بشی. باز به خودت برچسب بد زدی گفتی من نمی تونم اصلا از دست من بر نمیاد، فقط فلانی فلان هست، من هیچ کاره ام در زندگی، اینطوری می شه که فرد اصلا خودش روقبول نداره و دائم می خواد آویزون کسی باشه تا بهش کمک کنه. چون فکر میکنه هیچ کس نیست خودشو هیچی نمی بینه و فکر میکنه اگر به کسی بچسبه اون میتونه کمبودهای اونو جبران کنه.
پس دوست عزیز از امروز شروع کن به خودت به دید یک انسان قوی نگاه کن یک انسان قدرتمند که علاوه بر دوست داشتن اطرافیانش خودش هم فرد مستقلی هست و ویژگی های بزرگی داره که می تونه باهاش زندگیشو عالی پیش ببره.
از الان شروع کن هر ویژگی مثبت در وجود خودت میبینی رو به خودت بگو با خودت مهربون باش، خودت رو دوست داشته باش، علاوه بر اینکه ازخدا، اطرافیانت سپاسگزاری می کنی از خودت هم ممنون باش، روزی چند بار بگو من از خودم ممنونم ممنونم که تونستم فلان کارو انجام بدم منم خیلی بزرگم. برای خودت اهمیت داشته باش. بعضی افراد برای همه کادو میخرن ولی نه دوست دارن کسی براشون کادو بگیره و نه دوست دارن خودشون برای خودشون کاری بکنن برای خودت اهمیت داشته باش. تا می تونی خودت رو دوست داشته باش منظورم خودشیفتگی نیست دوست داشتن وجود خودت تا حدی لازمه.
خودت رو دوست داشته باش بدون تو هم بسیار قوی هستی و تو هم به تمام اهدافی که می خواهی می رسی فقط باید تلاش کنی تا از این احساس رها بشی. شاید اگر یک ادم بسیار وابسته ای هستی فعلا نیاز به یک عصا داری که بهت کمک کنه راه بری بعد که راه رفتنو آموختی خودت کم کم می تونی بدویی و آزاد باشی. اون عصا یک روانشناس هست (البته اگر وابستگی شدید دارید، اگر وابستگیتان شدید نیست می توانید خودتان هم درمان کنید).
در این مورد بیشتر بدانید فکر کردن در مورد آینده خوب است؟
دیدگاهتان را بنویسید