درگیری ذهنی و کنترل آن
علت ایجاد درگیرهای ذهنی در افراد وسواسی
اصولا افراد در زندگی شلوغی های ذهنی دارند. درگیری ذهنی یا خشم را خیلی تجربه کرده اند.
بطور کلی عدم تطابق با واکنش های شیمیایی مغز و اختلال در روند عملکرد طبیعی مغز باعث می شود. همینطور عوامل ژنتیکی و شخصیت فرد نقش موثری در درگیری ذهنی دارند. این افکار باعث شده آسیب های بسیار زیادی را به خود وارد کنند. نمی دانند باید چکار کنند.
بیایید چند راهکار در این مورد را بررسی کنیم.
اصولا وقتی ذهن فرد خیلی درگیر باشد درون ذهنش با اقوام، آشنایان و دوستانش درگیری دارد.
خیلی خودخوری می کند.
باعث می شود فرد اصظراب بالایی را تجربه کند.
که این مشکل آنقدر برایش خیلی بزرگ جلوه داده شود و آن مسله را در چشم خودش فرو کرده باشد.
اگر فردی هیچ مشکل روحی و روانی نداشته باشد چه می کند به حالت غم شدید آن را فرو می برد.
ممکنه است مغزش درگیر شود.
شاید یک حالت نا مساعد جسمی برایش اتفاق افتد به طور مثال دچار کمر درد، سر درد بشود.
اگر فرد دچار بیماری روحی، روانی باشد مثل وسواس یا افسردگی باشد آن را بیشتر تشدید می کند.
حتی اگر که فرد درحال درمان باشد و بیماری اش در حال کنترل باشد بازهم باعث می شود تشدید این حالات وسواس و افسردگی را داشته باشد.
حال باید ببینیم برای کنترل درگیری ذهنی چکار باید کرد.
چند راهکار کنترل درگیری ذهنی
راهکار اول:
وقتی ذهن درگیر است سعی کنید به جای زیاد شدن درگیری ذهنی به خودتان آرامش دهید.
یک نفس عمیق بکشید.
مراقبه روشی است برای خالی شدن از ذهن و رها کردن نفس .
هدف ما از زندگی رسیدن به آگاهی است. اما آگاه شدن ، تنها هدف مراقبه نیست.
زندگی با آگاهیِ بیشتر و بیشتر است که بالندگی پیدا می کند.
امروزه افراد زیادی به مراقبه روی می آورند تا فشار ها وتنش های ذهنی شان را کاهش دهند.
با این کار آگاهی شان افزایش می یابد و سلامتشان را بهبود بخشند.
سعی کنید یک تایم کوتاه مثلا پنچ دقیقه ای را مراقبه داشته باشید . دراز بکشید و خودتان را آرام کنید.
گوشه ای خلوت را انتخاب کنید تا بتوانید مدتی از روز را بدون مزاحمت دیگران در آن جا بگذرانید. این مکان باید از صدای تلفن، دور و نیز کم نور باشد.
راهکار دوم :
بعد از مراقبه بخشش را انجام دهید.
یعنی در ذهنت، خودت ودیگران را ببخشی.
محققان دریافته اند آدم های کینه جو، مستعد ابتلا به مشکلات قلبی – عروقی، دردهای مزمن، اختلال عملکرد عصبی و اضطراب و افسردگی هستند .
آن ها در نهایت از داشتن یک زندگی لذتبخش محروم می مانند . رسیدن به درجه بخشندگی هم، کار آسانی نیست و نیاز به تمرین مستمر و اعتقاد قلبی دارد .
اگر می خواهید زندگی سالمی داشته باشید،ببخشید.
سعی کنید حس خوب داشته باشید.
حس خوب داشتن را به خودت یا شخصی و طرف مقابلت را افزایش دهید این مورد بسیار مهم است.
این راهکار کمک می کند تا آرامش ذهنی شما را زیاد کند.
برای بخشیدن بهتر است شناخت خودتان را تغییر دهید.
معنی اتفاقی كه افتاده را برای خودتان ساده نكنید، نمی شود منتظر بخشش بود.
تغییر احساس شما هم مهم است . اگر به زبان بخواهید ببخشید اما احساستان را تغییر ندهید، آرامش واقعی بخشش برایتان اتفاق نمی افتد .
پس ابتدا و به مرور زمان فرصت كنار گذاشتن احساس خشم، مظلوم واقع شدن و… را از خود بگیرید.
راهکار سوم :
سعی کنید مشکلی که برایتان پیش آمده را بزرگ نکنید.
کوچک های بزرگ باعث دور شدن از هم می شود. بخاطر کوچک های بزرگ دعوا نکنید و ناراحت نشوید.
اینها تفاوتهای ساختاری است که باید شناخته شود.
وقتی مسله را بزرگ کنید از تمام کار های روزمره تان می افتید.
وقتی آنقدر مشکل را بزرگ می کنید و توی چشم تان فرو می کنید.
دیگر به کارهای روزانه تان نمی توانید رسیدگی کنید.
در اینجا مغزتان شلوغ تر و گیج تر می شود.
هر کسی بالاخره روزی دچار مشکلات و سختی هایی می شود.
این بخشی از چرخهی زندگی است.
ما همان طور که نمی توانیم بدون سرما، مفهوم گرما را درک کنیم، اگر ناراحتی را تجربه نکنیم معنی خوشحالی را متوجه نمی شویم.
بعضی وقت ها مشکلات ما به این خاطر به وجود می آیند که کنترل شرایط از دست ما خارج میشود .
بیایید سعی کنید در کنار مشکل زندگی را ادامه دهید.
این اتفاق زمانی می افتد که بعد از انجام دو راهکار اول، راهکار سوم اجرا بشود.
یک مشاوره صادقانه مهمان ما باشید
راهکار درمانی درگیری های ذهنی
شناخت درماني مبتني بر ذهن آگاهي عناصري از شناخت درماني را به درمان مي افزايد كه در آن ديدگاه تمركز زدايي، افكار فرد را تسهيل ميسازد. اين نوع رويكرد تمركز زدا در مورد هيجانات و حسهاي بدني هم به كار ميرود.
به گونه مثال در اين روش به افراد افسرده آموزش داده ميشود كه افكار و احساسات خود را بدون قضاوت، مشاهده كنند و آنها را وقايع ذهني ساده اي ببينند كه ميآيند و ميروند، به جاي آنكه آنها را به عنوان قسمتي ز خودشان يا انعكاسي از واقعيت در نظر بگيرند. اين نوع نگرش به شناختهاي مرتبط با افسردگي، مانع تشديد افكار منفي در الگوي نشخوار فكري ميشود.
این نوع شناخت درمانی شامل مدیتیشن های مختلف، یوگای کشیدگی، آموزش مقدماتی دربارهی، افسردگی، تمرین مرور بدن و چند تمرین شناخت درمانی است که ارتباط بین خلق، افکار، احساس و حسهای بدنی را نشان میدهد.
در حالتهای «توجه آگاهانه[1]»، پخش اطلاعات از چرخه های دوطرفه معیوب، به طرف تجربه فوری و کنونی چرخش پیدا میکند. در اصل، آموزش ذهن آگاهی به افراد یاد میدهد که چگونه مهارتهای عادتی (واقع در موتور مرکزی[2]) را از حالت تصلب خارج و با جهت دادن منابع پردازش اطلاعات به طرف اهداف خنثای توجه، مانند تنفس یا حس لحظه، شرایط را برای تغییر آماده کنند.
بنابراین، به کار گرفتن مجدد توجه به این شیوه، از افزایش یا ماندگاری افسردگی جلوگیری میکند و باعث میشود چرخههای پردازش معیوب کمتر در دسترس قرار گیرند (کاویانی و همکاران، 1384).
تمرینات ذهن آگاهی و کاهش درگیری های ذهنی
تمرینهای بدنی، که باعث تغییر شکل مدل طرحواره میشود. در حالت ایستاده، متین، بدون تحرک و با تنفس منظم و آهسته بودن، در واقع الگوهای حسی داخلی گیرنده های عضلانی و الگوی کلی رمزها در مدل ذهنی طرحوارهای (که مربوط به موقعیت سخت است) را تغییر میدهند.
در واقع فرد با مشاهده دقیق واقعیت درونی خود در مییابد که خوشحالی، کیفیتی نیست که وابسته به عناصر بیرونی و تغییرات دنیای بیرون باشد و زمانی اتفاق میافتد که فرد وابستگی به افکار، موضع گرفتن و برنامههای ذهنی از پیش تعیین شده را رها کند و در نتیجه رفتارهای خودکاری را که برای رسیدن به موقعیت های لذت آور یا فرار از موقعیت های دردناک انجام میدهد، کنار بگذارد و به رهایی برسد.
یکی از اصول مهم در حضور ذهن «رها کردن» است. افراد به موارد مختلفی وابسته اند: باورها، رویدادهای خاص، زمانهای خاص، یک منظره، یک خواسته و … زمانیکه یاد بگیرند این موارد را رها کنند، نسبت به آنها آگاهی و پذیرش بیشتری کسب میشود و بدین ترتیب مشکلات و مسائل را با ذهنی شفافتر و گشودهتر بررسی خواهند کرد.
پیام اصلی برنامه ذهن آگاهی این است که همه ما چه بیماران و چه بالینگران غالبا درگیر جریان افکار و احساسات مرتبط با گذشته، حال و آینده هستیم، ما اغلب زنده بودن و زندگی کردن در زمان حال را با بودن در جایی دیگر و زمانی دیگر از دست میدهیم. حال آن که هر قدر به زمان حال آگاهتر باشیم درک درستتر و تصمیمگیری واقع بینانهتری خواهیم داشت.
چطور در زمان حال باشیم
یک راهکار عالی که کمک فراوانی برای بودن در لحظه حال دارد عبارت است از آن:
- تصمیم بگیریم که من میخواهم در زمان حال زندگی کنم.
- هر لحظه و هر بار به افکارش رجوع کند و ببیند افکار من در چه حالی هستن (آیا متمرکز بر روی کاری هستن که در حال انجام دادن آن می باشم یا در جای دیگری غیر از کار اکنون من هستن)
مثلاً: در حال رانندگی هستید به خودتان توجه میکنید ببینید ذهن شما کجا هست آیا ذهن شما در حال انجام دادن رانندگی هست یا نه دارید به حرف همکارتان یا مشکل و برنامه فردایتان توجه میکنید؟ ذهن شما کجاست؟
3. وقتی پیدا کردید فکرتان کجاست حال اگر در رانندگی بود مرحبا و آفرین بر شما ولی اگر در حال رانندگی نبود و به درگیری با همکارتان با کشگلات دیگری توجه داشت ذهنتان را به کاری که انجام میدهید یعنی رانندگی بازگردانید.
مثلا شما هم متوجه شدید که هر وقت معلم درسی میداد و ما در حال گوش کردن به درس بودیم ظاهراٌ در حال گوش کردن بودیم و فقط جسممان در کلاس بود ولی ذهنمان جای دیگری بود و به مسئله دیگری فکر میکرد مثلا در خانه یا مثلا به دوستمان بود این یعنی زهن ما در لحظه حال نیست و در جای دیگری درگیر است و باعث پایین آمدن راندمان و کارآیی ما میشود حال میخواهیم تمرین در لحظه حال بودن را تجربه کنیم.
باید ذهنمان را به کلاس و درس آوریم در این حالت ذهن آگاهی داریم و در لحظه حال هستیم.
[1] . mindfulness awareness
[2] . central engine
جهت شرکت در دوره رایگان کلیک کنید
سوالات متداول
ذهن تمام افراد دچار درگیری و آشفتگی می باشد ولی تنها تفاوت افراد در آن است که گروهی از افراد تلاش میکنند تا روش های کنترل فکر و ذهن را اجرا کنند پس بهترین کار برای رهایی از درگیری و آشفتگی ذهنی آن است که راههای کنترل افکار را بدست بگیریم.
بهترین راه های کنترل افکار آن است که ما افکار وسواسی (افکار استرسی، افکار اضطرابی) و افکار عادی خود را شناسایی کنیم سپس هر زمان افکار مزاحم به سوی ما می آیند آنها را درک کنیم و از آن افکار فرار نکنیم بلکه همانند تمام حس های انسانی همچون حس خوشی، حس استرس و اضطراب را درک کنیم و از آمدن آنها دچار نگرانی و ناراحتی نشویم این یعنی از افکار فرار نکنیم و آنها را درک کنیم و از آمدن آنها ناراحت نشویم بلکه بدانیم این افکار من به این شکل هستند.
مثلا شما هیچ گاه تلاش کردید که مدل ضربان قلب خود را تغییر دهید نه هیچ گاه پس نخواهید مدل تولید افکار خود را تغییر دهید بلکه همانطور که هستند آنها را پذیرفته اید، این یعنی پذیرش افکار و موجب می شود نیمی از استرس شما کم شود (همیشه به خودتان بگید این فکر منه من این مدلی فکر میکنم مثل قلب من که این مدلی تپش میکنه افکار من هم این مدلی تولید میکنه).
زمانی که ذهن شلوغ و پرمشغله ای داریم از کارایی ما کاسته می شود، پس بهترین راه برای افزایش کارایی و پیشرفت در زندگی داشتن ذهن و فکری آرام می باشد پس تنها راه آن آرام سازی ذهن آن هم به روش کنترل ذهن می باشد اما گاهی اوقات افراد از قرص های متنوعی برای آرام سازی خود استفاده میکنند که این آرام سازی فقط مقطعی و کوتاه است و پس از رهایی و ترک قرص باز به همان حالت قبل برمی گردند.
به نظر من بهترین کار آن است که اگر ذهن بسیار شلوغی دارید ابتدا با قرص آن را آرام کنید و در کنار مصرف دارو روی روان خود به کمک روانشناس روان درمانی را انجام دهید تا پس از ترک دارو به شرایط قبل باز نگردید و درمان شوید.
زمانی که من به تغذیه خود دقت نکنم دچار مشکلاتی در جسم خود می شوم و هر زمان در روح خود دقت و توجه نکنیم دچار مشکلاتی در افکارمان می شویم و دچار بیماری هایی می شویم که یک نوع از بیماری های روحی درگیری ذهنی و آشفتگی ذهنی است، شخص مدام احساس میکند سرش در حال انفجار است و بسیار شلوغ می باشد
هر زمان پرسیده می شود چند راهکار برای کاهش درگیری ذهنی و فکری بگویید متخصصین بیان میکنند
1. مراقبه ، یوگا، مدیتیشن انجام دهید.
- خواب کافی داشته باشید.
- تغذیه سالم که بیشتر طبع گرم دارند و نه طبع سرد استفاده کنید، سوسیس، کالباس، نوشابه و سرخ کردنی مطلقا ممنوع و غذای تازه استفاده شود.
- الکل و کافئین را اصلا استفاده نکنید.
- ورزش منظم داشته باشید.
- زمان خود را مدیریت کنید.
اما من علاوه بر این موارد به شما میگویم ما زمانی می توانی ذهن و فکری آرام داشته باشیم که روی شخصیت و خلق و خوی خود کار کنیم و سبک زندگی خود را تغییر دهیم.
- تلاش کنیم رابطه خود را با دیگران بهتر کنیم.
- مدام از دیگران توقع و انتظار نداشته باشیم که این خصلت موجب عذاب و بی خوابی ما می شود.
- هر زمان از هر حرفی و عمل شخص دیگری ناراحت می شوید به خودتان بگویید من چه مشکلی داشتم که ناراحت شدم و چه نیازی در وجود من کم است؟
- سعی کنید بهترین نمونه از خودتان باشید و بهترین رفتار را با همسر و فرزندان و دوستان و آشنایانتان داشته باشید.
- خود را با هیچ کس مقایسه نکنید مثلا نگویید خوش به حال دیگران راحت زندگی میکنند ولی من وسواس دارم، خوش به حال فلانی درس خواند ولی من این وسواس نگذاشت پیشرفت کنم و هزاران خوش به حال که در مورد فرزند و همسر و زندگی دیگران میگوییم و از زندگی خود لذت نمیبریم…..
یکی از بهترین راه های درمان وسواس توهین به مقدسات آن است که افکارتان را دسته بندی کنید یعنی یک صفحه بردارید و به دو قسمت تقسیم کنید در یک سمت بنویسید افکار وسواسی من و در سمت دیگر بنویسید افکار عادی من
افکار وسواسی من | افکار عادی من |
من درست نیت کردم و نیت نماز من درسته | به راحتی و بدون فکر رانندگی میکنم |
هر زمان کاری انجام میدهم مدام باید ذکر بگویم و اگر کسی وسط ذکر من آمد کلا باید از نو ذکر بگویم. | با بچم براحتی بازی میکنم |
مدام احساس میکنید که گناه میکنید | تصمیم میگیرم که با دوستم تماس بگیرم |
مدام احساس عذاب وجدان دارید |
|
به خداوند و ائمه ناسزا میگویم |
|
زمانی که همانند این افکار می آیند شما مدام اعمالی انجام میدهید تا این افکار را کنترل و سرکوب کنید پس هر عملی که همراه با استرس، اضطراب و فشار روحی و متداول باشد به عنوان افکار وسواسی در نظر گرفته میشود ولی هر عملی که به راحتی انجام شود و فکرمان بدون فشار و استرس باشد فکر عادی است سپس شروع کنیم به درمان وسواس خود.
درمان وسواس یک پروسه زمانبر است همانطور که وسواس یک شبه نیامده است درمان وسواس هم یک شبه صورت نمیگیرد من همیشه می گویم همانطور که برای بدنسازی می بایست باشگاه برویم و هر روز روی بدنمان کار کنیم برای وسواس نیز باید به باشگاه روحی برویم و هر روز روی خودمان کار کنیم در این باشگاه روحی می بایست روی شخصیت و وجود خودمان کار کنیم تا ببینیم چه زمان هایی وسواس به سراغمان می آید و در طی پروسه دوره درمانی افکار من به خوبی از عهده این وسواس بر می آیید و می توانید کنترل و سپس وسواس را از بین ببرید.
درباره مدیریت
وسواس در دو نوع وسواس فکری و وسواس عملی نمایان میشود، که وسواس شستشو، وسواس جنسی، وسواس آسیب به دیگران، وسواس توهین به مقدسات، وسواس شمارش، تیک که قابل درمان میباشد.
نوشته های بیشتر از مدیریت
دیدگاهتان را بنویسید